elay- beygzadehelay- beygzadeh، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 19 روز سن داره

شیرینی زندگیمون ella

نفس زندگیمون ella .nelin

دختر نازم

من عاشق شعرهای مولانا وحافظ هستم ...اینم یکی از اشعار مهمش که اینجا مینویسم تا بزرگ شدی همه کتابهای مولانا روبخونی مخصوصا ٧ تا مثنوی رو اونوقته که دختر گلم میفهی زندگی واقعی چیه واصلا برای چی تو این دنیا هستی و هرگز از زندگی بیزارنمیشی تازه عاشق همه انسانه میشی وهمه را بی قید وشرط دوست خواهی داشت وبرایت فقیر وغنی فرقی نخواهد داشت. ودوستانت را از بین آدمهای اهل معرفت انتخاب خواهی کرد نه از روی لباس و کفششان ... به انسانها به خاطر ثروتشان احترام نخواهی گذاشت بلکه به خاطر فهم وادراکشان این احترام را خواهی گذاشت همیشه بیزار بودم از آدمهایی که فقط درانتخاب دوستیشان به ظاهر آدمها توجه میکنند     احمد کایا  خو...
30 ارديبهشت 1392

یک روز بارانی

دیروز شنبه بازم بارون می بارید بعداز اینکه الی وباباش از خواب بیدار شدن تو فلاکس چایی ریختم با بیسگوئیت وشکلاتی که برداشته بودم رفتیم بیرون برای خونه کمی خرید کردیم ...بعد هم الی هوس پفک وبستنی کرد با گریه هاش موفق شد به هدفش برسه ...امروز هم مریض شده چون هم پفک خورده بود .هم گوجه سبز .هم بستنی ..همه اینا دست به دست هم دادن و الی رو مریض کردن ...الان هم با اینکه مریضه ولی داره تو حیاط طبقه پایین با گربه بازی میکنه و از گربه عکس میندازه منم که واسه ناهار مرغ با هویج گذاشتم دادم پوست واستخونای مرغ رو بده پیشی بخوره عاشق گربه است میگه فدات بشم گربه جونم  ...من مامانتم بیا بهت غذا بدم..بهش میگه بیا عکستو بندازم بزارم توی وبلاگم باهش طوری ...
30 ارديبهشت 1392

به روز کردن اتاق الی تو خونه جدید

    گل من تازه تو  این خونه جابه جا شدیم اتاق تو بزرگترین اتاق خونه هستش ولی چون یه طبقه با مافاصله داره اصلا تنها نمیخوابی نمیدونم چطوری تو رو باید عادت به خوابیدن تو اتاقت کنم فرش اتاقت رو هم بابا نفهمید رنگ روش ریخت خراب شد گلم باید برات یه فرش دیگه بگیریم الان موقتی یکی تو اتاقت انداختیم ولی به اتاقت نمیاد بایدرنگ روشن ودخترانه برات پیدا کنم اتاقت هنوز ناقصه باز کار داره ولی یه مقدار عکس از تو واتاقت گرفتم میزارم تو وب تاخودت در آینده که بزرگ شدی ببینی هر چند که الان هم میبینی ولی بزرگتر بشی تازه میفهمی مامانهای نی نی وبلاگ چه منتی رو سرتون گذاشتن کاش ماهم وبلاگ داشتیم زمان ما که کامپیوتر اختراع نشده بود چه برسه...
30 ارديبهشت 1392

روزیکه به گلهونه رفتیم

با خاله شیرین الای منو بابایی رفتیم گلخونه اصلا نمیزاری ازت عکس بگیرم بایدکلی باج بدم تا بزاری ازت عکس بگیرم این عکسایی که پایین میخوام بزارم با گرفتن قول از من که برات چیپس وپفک بگیرمازت گرفتم اونم چه چیزایی خواستی که اصلا ارزش غذایی نداره و بابات مخالف این چیزاست                بقیه در ادامه مطلب.... ...
30 ارديبهشت 1392

فدای اون معصومیتت

                       با بودن تو دنیا جوری دیگر است...تمام ناتمام من   دختر گلم از دیروز مریض شدی تقصیر من وخودته امروز با اینکه مریض بودی ومن هنوز علائم شو ندیده بودم .بستنی خواستی بابا خرید بعدشم ما که نمیزاریم چیپس وپفک بخوری گیر دادی باید بخریم ...آخه ارزش غذایی نداره بخاطر همین دوست نداریم بخوری .با اصرارت برات گرفتیم اونم یه دونه خیلی بزرگشو ...با بات گفت بزار اونقدر بخوره که هوسش کم بشه ودلشو بزنه ولی مثل اینکه خودمونبا دست خودمون مریضت کردیم حالا بهت شربت سرماخوردگی دادم تاخوب بشی به حرفم هم گوش نمیکنی آب سر...
29 ارديبهشت 1392

امروز با الی رفتیم استخر

با الی رفتیم استخر یه نمونه از عکسش میزارم فردا بقیه رو میزارم دخملی عاشق اب وآب بازی واستخر ودریاست موقع برگشتن از استخر یه کاسه توت فرنگی در خواست کرد یه دونه هم به ما تعارف نکردی گلم رسیدی خونه گفتی همش مال شما آخه سیر شدی!!!   شدید خارجی میرقصه وعاشق اینه که مدل بده وعکس بندازه کارخودش این ایده ... من نگفتم اینطوری بکن یا این مدلی وایسا ازت عکس  بگیرم...  امروز دهمین سالگرد ازدواج من وبابات بود وتو در پنجمین سال تو دلم بودی وتو ششمین سال ازدواجم به دنیا اومدی دختر نازم دوستتان دارم                     &nb...
27 ارديبهشت 1392